تکنیکهای مطالعه
در جایی که اکثر رقبای شما در حال خواندن یک درس در نشستهای طولانیمدت به سر میبرند، شما از تکنیک Interleaved Practice استفاده میکنید و تا سه برابر بازده بالاتری نسبت به آنها خواهید داشت. خلاصهاش میشود که آیتمهای درسی را با هم مخلوط کنید. قرار شد که چهار ساعت اول را به دو آیتم اختصاص دهیم. فرض کنید که اسم آنها X و Y است. هفت پومودورو را به این صورت پیاده کنید.
در پومودوروی اول، یک نگاه کلی به قسمتی از منابع هر دو آیتم که بایستی در طول امروز مطالعه کنید بیندازید (پومودورو را به دو قسمت مساوی تقسیم کنید). تیترها را بخوانید، خطوط بولد شده و نمودار و تصاویر و کپشنهای تصاویر را بخوانید و مرور کنید. سعی کنید یک تصویر کلی از چیزی که میخواهید شروع به خواندنش کنید را در ذهن خود ساخته و پرداخته کنید. تایم استراحت روی صندلی لم بدهید و سعی در آزاد کردن ذهن کنید. به این صورت مغز شما در پس زمینه شروع به ساخت یک زیرساخت برای مطالب مربوطه میکند. استراحت که تمام شد پومودورو دوم و سوم را به درس X اختصاص دهید. پومودورو چهار و پنجم را به درس Y سپس پومودورو ششم را به X و دو مرتبه پومودورو هفتم را به Y.
در هم کردن دروس باعث میشود که در آینده آنها را بهتر به یاد بیاورید. البته احتمالا ذهنتان به شما میگوید که «داری گیجم میکنی، من اینجوری کلا قاطی میکنم» ولی به حرفش گوش نکنید. حداقل نتایج مطالعات علمی میگوید بهتر است به حرفش گوش نکنید.
Spaced Practice
این تکنیک در خصوص تمرین با فاصله از هم است. یک توهمی به اسم توهم فهمیدن و درک مطلب وجود دارد. این توهم که بعد از روخوانی یا دوبارهخوانی متنی سر و کلهاش پیدا میشود، به شما میگوید که درس را به خوبی فهمیدهاید. تکرار مداوم یک درس در یک روز که با تلاش ذهنی همراه نباشد، مفتش گران است و تنها این توهم را در شما به وجود میآورد که چیزی که به ذهنتان میرسد را در آینده به یاد خواهید آورد. لازم است که بین تمرینهای یک درس، فاصلههای یکی دو روزه بیندازید.
Reflect
این تکنیک یکی دیگر از تکنیکهای موثر در یادگیریست. کتاب را ببندید و سعی کنید که آنچه خواندهاید را به یاد بیاورید. احتمالا با چالشِ سختِ ذهنی مواجه میشوید و میبینید که چیز زیادی را به خاطر نمیآورید. کدام بهتر است؟ اینکه با دوبارهخوانی توهم اینکه یاد گرفتهاید به شما دست بدهد یا اینکه با Reflect کردن کلا از خودتان ناامید شوید؟ دومی به شدت موثر است و لازم است خاطرنشان کنم که در این ناامیدی تنها نیستید. دو پومودورو آخر (یعنی شش و هفت) را به این کار بپردازید. سعی کنید چیزهایی که در پومودوروهای دوم، سوم خواندید را در پومودورو شش و چیزهایی که در پومودوروهای چهارم و پنجم خواندید را در پومودورو هفت یادآوری کنید.
هر چقدر هم کم باشد مهم نیست، مهم این است که مغز شما اکنون تشنهی اطلاعات است. نیمهی اول پومودورو (شش و هفت که پومودوروهای Reflect مینامیم) را به تلاش ذهنی بپردازید. هرچقدر بیشتر زور بزنید و کمتر به یاد بیاورید، ذهنتان جای بیشتری برای اطلاعات باز میکند. پس بیخیال آن حجم ناامیدی که سراغتان میآید تلاش کنید و تلاش کنید؛ حتی اگر هیچ چیز و مطلقا هیچ چیزی را به خاطر نیاوردید. نیمهی دوم پومودورو شش و هفت را به مطالعهی خلاصهای که نوشتهاید بپردازید. این اطلاعات مانند یک جاروبرقی چند هزار وات سریع به درون کشیده میشود و جایشان بسیار مستحکم خواهد شد. مگر خلاصهنویسی کرده بودید؟
خلاصهنویسی
خلاصهنویسی بر روی کاغذ یکی از روشهای خوب برای درک مطلبیست که میخوانید. گاهی ما خودمان هم حواسمان نیست که به کلی حواسمان از مطلب پرت شده است. با خلاصهنویسی دائم به خودتان یادآوری میکنید که بر روی مطلب متمرکز بمانید. ولی خلاصهنویسی هم برای خودش روشهایی دارد. در اینجا یک روش را با شما به اشتراک میگذارم. به تصویر زیر نگاه کنید:
کاغذ را به سه قسمت تقسیم کنید. یادتان است که گفتم پومودوروی اول را به نگاه کردن به تیترها و نمودارها و غیره بپردازید؟ سعی کنید در حین این نگاه اجمالی از قالب همان تیترها و نمودارها و… سوال طرح کنید. در ستون کناری کوچکتر آن سوالات را یادداشت کنید. حالا در حین مطالعه در پومودورهای بعدی، نکات کلیدی و مهم و همچنین پاسخ سوالهایی که مطرح کردید را در ستون دیگر بنویسید. زیاد شلوغش نکنید و به نکات کلیدی اکتفا کنید. کاری کنید که آن نکات کلیدی راهی شود به سایر مطالب درسی. یعنی با خواندن آنها و Reflect کردن بقیه درس را تا حدودی به یاد بیاورید. پس شلوغکاری فقط به ضررتان تمام خواهد شد.
قرار شد که در طول روز، چهار آیتم را بخوانیم. دو آیتم در صبح و دو آیتم در بعد از ظهر. بنابراین چهار برگه برای هر روز آماده داشته باشید. مطالب را بنویسید و شب قبل از خواب به جای اینکه به کل مطالب نگاه کنید، این چهار برگه را در حد چند دقیقهی کوتاه مرور کنید و بخوابید.
از این برگهها برای تکنیک Spaced Practice هم استفاده خواهیم کرد. به عبارتی با فاصلهی چند روزه، هر باری به آنها یک نگاهی بیندازید.
برنامه را ویرایش و بهینه کنید
عملکرد هفتگی خود را بررسی و سعی کنید که مشکلات برنامهای که برای هفتهی پیش نوشتید را برطرف و برنامهی هفتهی بعد را بهینهتر بنویسید. بازخوردها مهماند بنابراین یک کاغذ برای یادداشت این بازخوردها در کنار خود داشته باشید. بعد از چند هفته بهترین برنامهای که با وضعیت شما سازگار است را خواهید داشت.
عادتهای جدید و خوب بسازید
اولش سخت است ولی اگر این روند را به مدت دو هفته ادامه دهید، کمکم بدن عادت میکند و دیگر نیازی به نیروی زیادی برای اجرایی کردن برنامه ندارید. پس لطفا این دو هفته به هر ترفندی که شده خودتان را متقاعد کنید که پا پس نکشید.
عادتها در اصل از سه بخش Cue و Routine و Reward تشکیل شدهاند. شما نشانه را میبینید و وارد روتین میشوید تا به Reward یا پاداش برسید. ما عادت را به این صورت پیاده میکنیم که نشانه همان برنامهای باشد که روز قبل نوشتید. اهمیت نوشتن برنامه با مشخص کردن زمان اجرا اینجاست که مشخص میشود. برنامهای که نوشتهاید را روی میز کار جلوی چشمانتان بگذارید. اینکه بدانید ساعت ۱۰:۳۰ وقت پومودورو پنجم است و هیچ عذر و بهانهای پذیرفته نیست. روتین هم تایم پومودورو و پاداش هم… خودتان را بعد از هر پومودورو خوشحال کنید…
دورتان را خلوت کنید
حالت پرواز موبایل فقط برای سوار شدن داخل هواپیما نیست، برای نگرفتن اعلان و پرت نشدن حواس هم کارایی دارد. تمام راههای ارتباطی خود با دنیای بیرون را ببندید و اگر امکانش هست، کلا اینترنت را قطع کنید. میز کار را خلوت و اتاقتان را مرتب کنید. این جزئیات ریز به تمرکز شما کمک فراوانی میکند. نشانههایی که در چرخهی عادت نقش دارند، از همین شلوغپلوغیهای اطراف جان میگیرند. با مرتب و خلوت کردن اطراف خود و کم کردن وسایل مزاحم مثل گوشی موبایل، احتمال پدیدار شدن عادتهای بد را به حداقل برسانید.
خودتان را مهمان کنید
به عنوان آخرین نکته، خودتان را مهمان کنید. بعد از هر پومودورو یک کاری که مورد علاقهتان است و از طرفی وقتتان را زیاد نمیگیرد انجام دهید. اگر مثل خیلیها با خوردنی ارضاء میشوید، بهتر است بعد از هر نشست خودتان را به یک چیز خوشمزه مهمان کنید. یادتان باشد که رژیم غذایی هم مهم است. انرژی لازم برای مغز را تامین کنید و بعد از کنکور به فکر لاغری بیفتید!
موفق باشید…